marginal
معنی
سایر معانی: نوشته شده یا چاپ شده در حاشیه ی متن یا صفحه، در کنار صفحه، کنارین، نزدیک به کناره یا مرز، سرحدی، (نزدیک به) کمترین حد، حداقل، کمینه، محدود، (اقتصاد) در مرز میان سود و زیان، کم سود، وابسته به کالایی که با حداقل سود تولید یا فروخته می شود، وابسته به کناره یا حاشیه
[عمران و معماری] حاشیه ای
[دندانپزشکی] حاشیه ای، مرزی
[برق و الکترونیک] کناری، حاشیه ای
[زمین شناسی] حاشیه ای، قرارگیری در نزدیک گوشه ها یا مرز
[صنعت] حاشیه ای، مرزی
[ریاضیات] کناری، حاشیه ای، لبه ای، نهایی، مرزی
[آمار] کناری