معنی

گر، مبتلا به جرب، مبتلا به گری، جرب دار
سایر معانی: (پزشکی - دام پزشکی) گر، گرگین، گرگن، کثیف، ناپاک، (مانند حیوان جرب دار) ژولیده و کم پشت، کهنه و دارای رفتگی (مثلا فرش)، پست

دیکشنری

مردانه
صفت
mangyمبتلا به جرب
mangyگر
mangyمبتلا به گری
scabby, mangy, scabiousجرب دار

ترجمه آنلاین

جنون

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.