managerial
معنی
وابسته به مدیر و مدیریت، ویژه ی مدیران، مدیرانه، سامان گرانه، ریاست، اداره کننده، مابانه
دیکشنری
مدیریتی
ترجمه آنلاین
مدیریتی
مترادف
authoritative ، bureaucratic ، central ، commanding ، controlling ، deciding ، decisive ، departmental ، directing ، directive ، directorial ، executive ، governing ، governmental ، in charge ، in control ، jurisdictional ، legislative ، ministerial ، official ، organizational ، policy making ، presiding ، regulative ، regulatory ، ruling ، superintending ، supervising ، supervisory