malpractice
/mælˈpræktəs/

معنی

سوء اداره، عمل سوء، معالجه غلط
سایر معانی: (پزشکی - جراحی: قصور یا سواستفاده از موقعیت و مقام) تخلف (تخلفات) پزشکی، لغزش (لغزش های) پزشکی، درمان اشتباه، بد درمانی -2 (در رشته های علمی و حرفه ای) بدکاری، لغزش (تخلف) حرفه ای، خلاف کاری، دشکاری
[حقوق] بر خلاف شئون حرفه ای عمل کردن (مانند سوء طبابت و سوء وکالت)

دیکشنری

بدرفتاری
اسم
malpracticeعمل سوء
malpractice, misrule, maladministrationسوء اداره
malpracticeمعالجه غلط

ترجمه آنلاین

سوء عمل

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.