malodorous
/ˌmælˈoʊdərəs/

معنی

بد بو
سایر معانی: بدبوی، گند، میگندر، متعفن

دیکشنری

مضطرب
صفت
funky, smelly, stinky, stinking, malodorous, unsavoryبد بو

ترجمه آنلاین

بد بو

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.