malevolent
معنی
بد نهاد، نحس، بدخواه
سایر معانی: بدجنس، بدسگال، دیوسیرت، دارای سونیت، نابکار، بدخواهانه، بدسگالانه، دیوسیرتانه، درموردستاره بخت نحس
سایر معانی: بدجنس، بدسگال، دیوسیرت، دارای سونیت، نابکار، بدخواهانه، بدسگالانه، دیوسیرتانه، درموردستاره بخت نحس
دیکشنری
خشونت آمیز
صفت
malevolent, malignant, sinisterبدخواه
malevolent, unlucky, infelicitousنحس
malevolent, malign, ill-sortedبد نهاد
ترجمه آنلاین
بدخواه
مترادف
bad natured ، baleful ، catty ، despiteful ، dirty ، evil ، evil minded ، hellish ، hostile ، lousy ، malicious ، malign ، malignant ، murder ، murderous ، pernicious ، poison ، rancorous ، rough ، sinister ، spiteful ، tough ، vengeful ، vicious ، vindictive ، waspish ، wicked