معنی

بد اداره کردن، بطور سوء اداره کردن
سایر معانی: بد فرمداری کردن

دیکشنری

مالدار
فعل
mismanage, maladminister, misgovern, mishandleبد اداره کردن
maladministerبطور سوء اداره کردن

ترجمه آنلاین

بد اداره کردن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.