معنی

نظیر، ساختمان، ساخت، وادار یا مجبور کردن، گاییدن، انجام دادن، درست کردن، ایجاد کردن، بوجود اوردن، ساختن، باعی شدن، تصنیف کردن، تاسیس کردن
سایر معانی: به وجود آوردن، آمودن، جور، مناسب، - کردن، - دادن، - زدن، منصوب کردن، گماشتن، برگزیدن، گماردن، نمایاندن، چیدن، مرتب کردن، برابر بودن با، مساوی بودن با، (بالغ) شدن (بر)، بودن، (شرایط لازم را) داشتن، شدن، برقرار کردن، مقررکردن، تدوین کردن، وضع کردن، به دست آوردن، (ثروت) به هم زدن، کسب کردن، موفق کردن یا شدن، فهمیدن، درک کردن، حدس زدن، برآورد کردن، وادارکردن، واداشتن، موجب شدن، رسیدن به (محل)، واردشدن، (عامیانه) به عضویت (یا مقام یا شهرت و غیره) رسیدن، (خودمانی) از راه به در کردن، جماع کردن، (کاری را) آغاز کردن، درصدد بودن، طرز ساخت، نوع، (خودمانی) هویت، اثرانگشت، سرشت، نهاد، خلق، طبیعت، (مسابقات ورزشی) امتیازآوردن، گل زدن، (حقوق - سند یا مدرک) امضا کردن، اجرا کردن، فرآوری، تولید، آمایش، (برق) اتصال، وصل، (قدیمی)، هم شان، هم مقام، خلق کردن، باعک شدن، شبیه
[کامپیوتر] فرمانی در UNIX و سیستمهای عامل مشابه، که مراحل ایجاد یک برنامه ی زبان ماشین یا محصول محاسباتی پیچیده ی دیگری را مدیریت می کند . یک برنامه ی زبان ماشین طولانی که از طریق کامپایل کردن چندین فایل منبع ،تولید دسته ای از فایلهای نوع object، و سپس اتصال این فایلها به یکدیگر ایجاد می شود . (نگاه کنید به object code ; source code ) .فرمان make با مدیریت این فرایند را مدیریت می کند. یک فایل make این فایل به فرمان make توضیح می دهد که هر یک از فایلهای مورد نیاز برای تولید برنامه ی کامل چگونه به وجود می آیند و سپس تاریخی را که ره فایل در آن تاریخ اصلاح شده است، مرور می کند. اگر فایل جدیدی وجود داشته باشد، فرمان make عملیات به روز در آوردن آن فایل را انجام می دهد (معمولاً کامپال می کند، یا عمل link را انجام می دهد ) . با به کارگیری make ،برنامه نویس از کامپایل دوباره ی هر چیزی که تغییر نیافته، اجتناب می کند. فرمان make می تواند هر فرایندی را که در آن فایلها از فایلهای دیگری گرفته شده اند، مدیریت کند .
[برق و الکترونیک] ساختن
[فوتبال] ساختن –ایجادکردن
[ریاضیات] به دست آوردن، در نظر گرفتن