معنی

نقطه اتکاء، تکیهگاه اصلی، وابستگی عمده
سایر معانی: نگه دار اصلی، حامی اصلی، پشتیبان عمده، تکیه گاه، پشت و پناه، (کشتی) نگاهدارنده ی دکل اصلی، شاه دکل بند، دریا نوردی مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد

دیکشنری

پایه
اسم
mainstay, fulcrum, pivot, sheet anchor, staddle, stayنقطه اتکاء
mainstayتکیهگاه اصلی
mainstayوابستگی عمده

ترجمه آنلاین

تکیه گاه

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.