اثر مغناگرمایی [فیزیک] گرم و سرد شدن برگشتپذیر مادهای فرّومغناطیسی که ناشی از تغییر مغناطش آن ماده است |||متـ . اثر گرمامغناطیسی thermomagnetic effect ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[پلیمر] ناهمسانگردی بلوری مغناطیس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] انرژِی مغناطوالاستیک انرژی مریوط یه تغییر در ابعاد ماده ی فرو مغناطیس در حین مغناطیسی شدن .
مغناکشسانی [فیزیک] [ژئوفیزیک] وابستگی مغناطش مادۀ فِرّومغناطیسی به کُرنش کشسان ایجادشده در ماده|||[فیزیک] پدیدۀ تغییر مغناطش مادۀ فرّومغناطیسی براثر کُرنش در تغییر شکل کشسان ...
[برق و الکترونیک] ترادیسنده مغناطیسی - الکتریکی ترادیسنده ای که ولتاژ تولید شده در اثر حرکت رسانا در میدان مغناطیسی را اندازه گیری می کند .
مغنادینامیک شارهها [ژئوفیزیک] ← مغناهیدرودینامیک
مغناطیسنگاشت [ژئوفیزیک] نگاشت پیوستۀ یک مغناطیسنگار
(با فعل مفرد - علمی که با رابطه ی میدان مغناطیسی و آبگونه ی رسانا سروکار دارد) آب پویا شناسی مغناطیسی [برق و الکترونیک] مغناطو هیدرودینامیک مطالعه آثار میدانهای مغناطیسی بر گازهای یونیده فوق ...
راهۀ مغنایونی [ژئوفیزیک] مجرایی در طول خطوط میدان زمینمغناطیسی که امواج رادیویی در آن منتشر میشوند
نظریۀ مغنایونی [ژئوفیزیک] نظریهای که به تشریح و توصیف اثر میدان زمینمغناطیسی و یونش جوّی بر امواج رادیویی میپردازد و الگوهای پیشبینیپذیری ارائه میکند ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.