macaroni
معنی
ژیگولو، ماکارونی، رشته فرنگی، جوان خارج رفته، نوعی پنگوئن یا بطریق
سایر معانی: (خوراکپزی) ماکارونی
سایر معانی: (خوراکپزی) ماکارونی
دیکشنری
ماکارونی
اسم
macaroni, noodleماکارونی
noodles, noodle, vermicelli, spaghetti, macaroniرشته فرنگی
macaroniجوان خارج رفته
cockscomb, coxcomb, gigolo, macaroniژیگولو
macaroniنوعی پنگوئن یا بطریق
ترجمه آنلاین
ماکارونی