macaroni
/ˌmækəˈroʊni/

معنی

ژیگولو، ماکارونی، رشته فرنگی، جوان خارج رفته، نوعی پنگوئن یا بطریق
سایر معانی: (خوراکپزی) ماکارونی

دیکشنری

ماکارونی
اسم
macaroni, noodleماکارونی
noodles, noodle, vermicelli, spaghetti, macaroniرشته فرنگی
macaroniجوان خارج رفته
cockscomb, coxcomb, gigolo, macaroniژیگولو
macaroniنوعی پنگوئن یا بطریق

ترجمه آنلاین

ماکارونی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.