معنی

کودن، لخت، سنگین، گنده، لش، تنه لش
سایر معانی: کودن و گنده، قلمبه مانند، حبه مانند، غده مانند، آژخ سان، کنجله مانند، لخت lakht

دیکشنری

جامع
صفت
lumpish, sluggishلش
lumpishتنه لش
dull, dimwitted, slow, unintelligent, backward, lumpishکودن
heavy, serious, hefty, hard, weighty, lumpishسنگین
unwieldy, huge, massive, lumpishگنده
bare, naked, nude, revealed, lumpish, pickedلخت

ترجمه آنلاین

برآمدگی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.