lucky
معنی
خوشحال، خجسته، بختیار، خوشبخت، خوش قدم، خوش شانس، سفیدبخت، بانوا، خوش اقبال، خوش یمن
سایر معانی: نیک بخت، بلند اختر، خوشبختی آور، بلاگردان، شگون دار، دارای آمد، فرخ، فرخنده، از روی خوش شانسی، ناشی از اقبال نیک، نیک اخترانه، موفقیت آمیز، کامکار، کامیاب، بهروز
سایر معانی: نیک بخت، بلند اختر، خوشبختی آور، بلاگردان، شگون دار، دارای آمد، فرخ، فرخنده، از روی خوش شانسی، ناشی از اقبال نیک، نیک اخترانه، موفقیت آمیز، کامکار، کامیاب، بهروز
دیکشنری
خوش شانس
صفت
lucky, fortunate, jammyخوش شانس
lucky, happy, fortunate, prosperous, blessed, blestخوشبخت
luckyخوش اقبال
happy, delighted, glad, pleasant, amused, luckyخوشحال
lucky, propitiousخوش یمن
auspicious, happy, lucky, benedictخجسته
lucky, auspiciousبختیار
happy, lucky, rich, wealthyبانوا
felicific, luckyخوش قدم
happy, luckyسفیدبخت
ترجمه آنلاین
خوش شانس
مترادف
advantageous ، adventitious ، all systems go ، auspicious ، beneficial ، benign ، blessed ، charmed ، coming up roses ، everything going ، favored ، felicitous ، fortuitous ، getting a break ، golden ، happy ، hit it big ، holding aces ، hopeful ، hot ، in the groove ، into something ، on a roll ، on a streak ، promising ، propitious ، prosperous ، providential ، serendipitous ، striking it rich ، successful ، timely ، well