معنی

شته، شپشه، شپش، شپش گذاشتن، شپشه کردن
سایر معانی: شپش (راسته ی anoplura به ویژه شپش بدن انسان: pediculus humanus corporis و شپش سر: p.h. capitis)، لنبه، مخنده، انواع شپش ها و شپشک های غیر انگلی مانند شپشک کتاب (book louse) و شپشک چوب (wood louse)، رجوع شود به: bird louse، آدم پست و قابل تحقیر، آدم رذل، (نادر) رجوع شود به: delouse، هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش

دیکشنری

باشه
اسم
louse, cootieشپش
weevil, louse, aphid, green flyشپشه
aphid, phylloxera, louse, green flyشته
فعل
louseشپش گذاشتن
louseشپشه کردن

ترجمه آنلاین

شپش

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.