losses
/lɔsɪz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

تلفات، ضایعات
سایر معانی: علوم هوایى : تلفات
[حسابداری] زیان ؛ خسارت
[نساجی] ضایعات

دیکشنری

ضرر و زیان
اسم
casualties, losses, fatality, victimsتلفات
waste, losses, damages, wastage, decrement, garbleضایعات

ترجمه آنلاین

ضرر و زیان

واژه‌های مشابه

losses in laminar flow

[عمران و معماری] تلفات در جریان لایه ای

دیکشنری انگلیسی به فارسی

armature power losses

[برق و الکترونیک] تلفات توان آرمیچر

دیکشنری انگلیسی به فارسی

core losses

[برق و الکترونیک] تلفات هسته ای

دیکشنری انگلیسی به فارسی

extraordinary gains and losses

[حسابداری] سودها یا زیانهای غیر مترقبه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

food losses

تلفات مواد غذایی [علوم و فنّاوری غذا] مواد هدررفته در مراحل تولید و نگهداری و توزیع و حمل‌ونقل و مصرف مواد غذایی

واژه‌های مصوب فرهنگستان

matrix of losses

[ریاضیات] ماتریس زیان ها

دیکشنری انگلیسی به فارسی

seepage losses

[عمران و معماری] تلفات تراوش - تلفات نشتی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

switching losses

[برق و الکترونیک] تلفات سوییچینگ اتلاف توان هنگام تغییر وضعیت سوییچ به خصوص ترانزیستور قدرت، از حالت قطع به وصل یا بر عکس .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

total losses

[عمران و معماری] تلفات کل

دیکشنری انگلیسی به فارسی

water losses

[عمران و معماری] تلفات آب

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش