معنی
سایر معانی: (معمولا با: the) هنر بافندگی، بافتن (با دستگاه بافندگی)، دستگاه بافندگی (پارچه و فرش و غیره)، ماشین پارچه بافی، نمایانی، پدیداری، (به ویژه در مورد چیزهای بزرگ یا تهدید کننده یا شگون آمیز) نمایان شدن (از میان ابر و مه یا از فاصله ی زیاد)، نمودار شدن، (مجازی) شکل گرفتن، (به طور ترس آور) تکوین یافتن، (انگلیس - محلی) رجوع شود به: loon1، متلاطم شدن دریا، رفعت، بلندی
[نساجی] ماشین بافندگی - کارگاه بافندگی