logarithm
/ˈlɑːɡəˌrɪðəm/

معنی

کنده، لگاریتم، کارنامه، صورت عملیات، گزارش سفرنامه کشتی، گزارش سفر هواپیما، قطعهای از درخت که اره نشده، پایه لگاریتم، کندن کنده درخت، در سفرنامه وارد کردن
سایر معانی: (ریاضی) لگاریتم، انساب
[شیمی] لگاریتم
[کامپیوتر] لگاریتم - لگاریتم- توانی که یک عدد باید به آن برسدتا عدد دیگری را ارائه دهد . x، y= a به توان x لگاریتم y در مبنای aاست که به صورت x = log مبنای a y بیان می شود .عمومی ترین مبانی توابع لگاریتمی، عبارتند از 10 و a ( حدود 2/718 ) . لگاریتم های مبنای10 به لگاریتم های عام معرف اند و مبنای e، لگاریتم های طبیعی نامیده می شوند (زیرا انتگرالها و مشتق های با مبنای e، نسبت به مبنای دیگر آسان ترند .) مثلاً لگاریتم عام10000 برابر با 4است ،( 4 =1000 log10 ) یعنی 10000 =10 به توان 4 . اگر مبنای در عبارت log به توان a مشخص نشده با شد، معمولاً مبنای 10 مورد نظر است ؛ لگاریتم طبیعی a به صورت log در مبنای e به توان a یا lna نوشته می شود .
[برق و الکترونیک] لگاریتم توانی که عددی به نام مبنا باید به آن برسد تا با عدد اصلی برابر شود در سیستم لگاریتم معمول مبنا 10 است . در این سیستم لگاریتم 1000 در مبنای 10 برابر 3 است زیرا 10 بتوان 3 معادل 1000 است . مبنای دیگری که معمولاً به کار میرود برابر با 2/71828 استکه با e نشان داده می شود و به نام لگاریتم طبیعی، نپر یا هیپر بولیک، نامیده می شود . در این سیستم علامت log به توان N به صورت مخفف LnN نشان داده می شود .
[مهندسی گاز] لگاریتم
[ریاضیات] لگاریتم
[آمار] لگاریتم

دیکشنری

لگاریتم
اسم
log, logarithm, logarithm, mantissaلگاریتم
logarithmپایه لگاریتم
log, block, chump, timber, clog, logarithmکنده
workbook, log, logarithmکارنامه
log, logarithmصورت عملیات
log, logarithmگزارش سفرنامه کشتی
log, logarithmگزارش سفر هواپیما
log, logarithmقطعهای از درخت که اره نشده
فعل
log, logarithmکندن کنده درخت
log, logarithmدر سفرنامه وارد کردن

ترجمه آنلاین

لگاریتم

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.