locale
معنی
محل
سایر معانی: (به ویژه: محل رویداد چیزی در داستان وغیره) زمینه، جا، بودگاه، محل وقوع، بودجا، منطقه
سایر معانی: (به ویژه: محل رویداد چیزی در داستان وغیره) زمینه، جا، بودگاه، محل وقوع، بودجا، منطقه
دیکشنری
زبان محلی
اسم
location, place, site, position, locality, localeمحل
ترجمه آنلاین
محل