lineage
معنی
اجداد، دودمان، اعقاب، اصل و نسب، سطربندی، سطر شماری
سایر معانی: تبار، خاندان، نسب، (جمع) اعقاب، زادش، رجوع شود به: linage
[زمین شناسی] سطربندی،اطلاعاتی در مورد منبع داده ها،منشاءدقت و مقیاس آن ها.
سایر معانی: تبار، خاندان، نسب، (جمع) اعقاب، زادش، رجوع شود به: linage
[زمین شناسی] سطربندی،اطلاعاتی در مورد منبع داده ها،منشاءدقت و مقیاس آن ها.
دیکشنری
رده بندی
اسم
lineage, extractionاصل و نسب
dynasty, lineage, ancestry, progeny, pedigree, genealogyدودمان
ancestors, grandfathers, predecessors, forebears, progenitors, lineageاجداد
posterity, lineage, breedاعقاب
linage, lineageسطربندی
linage, lineageسطر شماری
ترجمه آنلاین
اصل و نسب