معنی

شلاق زنی، لیس، لیس زنی، بشکل دراوری
سایر معانی: لیسیدن، لیسش

دیکشنری

لیس زدن
اسم
licking, lickلیس
lickingلیس زنی
flagellation, whipping, lashing, lickingشلاق زنی
lickingبشکل دراوری

ترجمه آنلاین

لیسیدن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.