licensed
معنی
مجاز
سایر معانی: پرگه دار، دارای پروانه (یا جواز یا گواهینامه و غیره)
سایر معانی: پرگه دار، دارای پروانه (یا جواز یا گواهینامه و غیره)
دیکشنری
مجوز
صفت
allowed, permissible, allowable, licensed, permissive, admissibleمجاز
ترجمه آنلاین
دارای مجوز