خدمه [نساجی] مواد تعاونی - مواد کمکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] آدرس کمکی
[برق و الکترونیک] آنتن کمکی
آند کمکی [خوردگی] نوعی آند مکمل که از آن در فرایند آبکاری برای افزایش چگالی جریان در یک منطقۀ خاص از کاتد و دستیابی به آبکاری باکیفیتتر استفاده میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] تیرفرعی
[ریاضیات] دایره ی اصلی هذلولی
[ریاضیات] دایره ی اصلی بیضی
[کامپیوتر] وسیله کمکی ( جانبی ) .
الکترود کمکی [خوردگی] نوعی الکترود در پیلهای برق شیمیایی/ الکتروشیمیایی که گیرنده یا دهندۀ جریان به الکترود آزمون است
[شیمی] الکترود کمکی [برق و الکترونیک] الکترود کمکی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.