معنی

فاضل، دانا، عالم، فرهنگی، حرفی، باسواد
سایر معانی: قادر به خواندن و نوشتن، دانشمند، پرسواد

دیکشنری

نامه
صفت
literal, lettered, lexicalحرفی
literate, letteredباسواد
accomplished, learned, scholarly, lettered, exceeding, redundantفاضل
wise, knowing, sage, astute, learned, letteredدانا
learned, erudite, letteredعالم
cultural, letteredفرهنگی

ترجمه آنلاین

نامه دار

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.