legion
معنی
گروه، لژیون، هنگ، سپاه رومی
سایر معانی: گروه بزرگ، تعداد زیاد، عده ی کثیر، کثیر، بی شمار، زیاد، (روم باستان) لژیون (بین 3 تا 6 هزار سرباز پیاده به علاوه ی سواره نظام)، قشون، سپاه، لشگر
سایر معانی: گروه بزرگ، تعداد زیاد، عده ی کثیر، کثیر، بی شمار، زیاد، (روم باستان) لژیون (بین 3 تا 6 هزار سرباز پیاده به علاوه ی سواره نظام)، قشون، سپاه، لشگر
دیکشنری
لژیون
اسم
legionلژیون
regiment, legionهنگ
legionسپاه رومی
group, company, team, platoon, folk, legionگروه
ترجمه آنلاین
لژیون
مترادف
countless ، many ، multifarious ، multitudinal ، multitudinous ، myriad ، numberless ، populous ، several ، sundry ، various ، very many ، voluminous