من دارم انگلیسی یاد میگیرم تا گرایشهای شغفام را بهتر کنم.
یادگیری [روانشناسی] فراگیری اطلاعات یا الگوهای رفتاری یا تواناییهای جدید، بهصورت نسبتا پایدار که مشخصۀ آن تعدیل رفتار درنتیجۀ تمرین یا مطالعه یا تجربه است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[حسابداری] منحنی یادگیری [کامپیوتر] منحنی یادگیری - نموداری که بیانگر کسب یک مهارت درمقابل زمان صرف شده بر روی آن است . اگر یادگیری چیزی برای به کارگیری آن سخت باشد، می گویند که « منحنی یادگ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمتوانی یادگیری [روانشناسی] کمبود مهارتهای مدرسهای و دانشگاهی که شامل اختلالها و مشکلهای یادگیری در پیوند با ناتواناییهای ادراکی یا آسیب مغزی یا دژک ...
(روان شناسی آموزشی) کم توانی آموزشی، کم توانی در یادگیری
سکوی یادگیری [رایانه و فنّاوری اطلاعات] پایگاه یا مجموعۀ پایگاههایی که امکان دستیابی به اطلاعات مورد نظر معین را برای یادگیری فراهم میآورد ...
فراهمساز خدمات یادگیری [رایانه و فنّاوری اطلاعات] کارساز ویژهای که تأمین نرمافزارهای مربوط به مدیریت یادگیری و ارائۀ محتوای آموزشی را بر عهده دارد|||اختـ . فرایاد LSP ...
اجتنابآموزی [روانشناسی] فرایندی آموزشی که در آن، موجود زنده با استفاده از پاسخ مناسب و قابل پیشبینی از محرک آزاردهنده اجتناب میکند ...
یادگیری تلفیقی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی یادگیری که ترکیبی از جنبههای مختلف آموزش برخط و آموزش چهرهبهچهره است
نظام یادگیری تلفیقی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی نظام آموزشی که ترکیبی از جنبههای مختلف آموزشی برخط و آموزش چهرهبهچهره است ...
[کامپیوتر] یادگیری برپایه کامپیوتر
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.