معنی

فاضل، دانا، عالم، عارف، فضلا، قاضل، طالب علم
سایر معانی: دانشمند، بسیاردان، آموخته، فرزانه، فرجاد، دانشور، دانشمندانه، عالمانه، علمی، دانشی، اکتسابی، نهیده

دیکشنری

یاد گرفتم
صفت
accomplished, learned, scholarly, lettered, exceeding, redundantفاضل
wise, knowing, sage, astute, learned, sagaciousدانا
learnedفضلا
learned, erudite, letteredعالم
learnedقاضل
learnedطالب علم
knowing, wise, learnedعارف

ترجمه آنلاین

یاد گرفت

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.