leaguer
معنی
محاصره، عضو اتحادیه، عضو مجمع اتفاق ملل
سایر معانی: (قدیمی)، ارتش محاصره کننده، عضو لیگ ورزشی، جزو گروه ورزشی، محاصره کردن
سایر معانی: (قدیمی)، ارتش محاصره کننده، عضو لیگ ورزشی، جزو گروه ورزشی، محاصره کردن
دیکشنری
لگور
اسم
blockade, surround, blockage, leaguerمحاصره
leaguerعضو اتحادیه
leaguerعضو مجمع اتفاق ملل
ترجمه آنلاین
لیگر
مترادف
accessory ، accomplice ، associate ، co worker ، coadjutor ، coalitionist ، collaborator ، colleague ، confederate ، friend ، helper ، partner