leafy
معنی
برگ دار، پر برگ
سایر معانی: برگ مانند، برگ پوش، برگی، برگسان، برگ دیس، پر شاخ و برگ، دارای برگ های پهن، پهن برگ، دارای برگ های خوراکی، برگ پهن
[عمران و معماری] برگدار
سایر معانی: برگ مانند، برگ پوش، برگی، برگسان، برگ دیس، پر شاخ و برگ، دارای برگ های پهن، پهن برگ، دارای برگ های خوراکی، برگ پهن
[عمران و معماری] برگدار
دیکشنری
برگدار
صفت
leafy, foliated, foliaceous, foliate, leavedبرگ دار
leafy, foliose, folious, leavedپر برگ
ترجمه آنلاین
برگی
مترادف
abounding ، abundant ، covered ، green ، hidden ، leafed ، leaved ، shaded ، shady ، umbrageous ، verdant ، wooded