layman
معنی
ناویژه کار، شخص غیر روحانی، شخص عامی، شخص غیر وارد، خارج از حرفه یا فن خاصی
سایر معانی: آدم غیر روحانی یا غیر معمم (در برابر: روحانی یا کشیش clergy)، غیر کشیش، غیر آخوند، غیر متخصص، غیر حرفه ای، ناپیشه کار، عامی
سایر معانی: آدم غیر روحانی یا غیر معمم (در برابر: روحانی یا کشیش clergy)، غیر کشیش، غیر آخوند، غیر متخصص، غیر حرفه ای، ناپیشه کار، عامی
دیکشنری
شخص غیر روحانی
اسم
laymanشخص غیر روحانی
laymanشخص عامی
laymanشخص غیر وارد
laymanناویژه کار
laymanخارج از حرفه یا فن خاصی
ترجمه آنلاین
غیر روحانی
مترادف
believer ، dilettante ، follower ، laic ، lay person ، member ، neophyte ، nonprofessional ، novice ، outsider ، parishioner ، proselyte ، recruit ، secular