launder
معنی
شستن، گازری کردن، شسته شدن
سایر معانی: (جامه و ملافه و غیره) شستن، شستن و اتو کردن، اتوشویی کردن، تحمل شسته شدن را داشتن، (خوب) شسته شدن، (پولی که از راه نامشروع به دست آمده: از مجرای چند حساب بانکی و کاسبی گذراندن تا سرچشمه ی آن پنهان بماند) پول شویی کردن، پول رد گم کنی کردن، اتو کشیدن، شستشو
[زمین شناسی] شستن ،شستشو، جعبه چوبی برای حمل آب .
[نساجی] شستشو -شستن - شسته شدن - اتو زدن
سایر معانی: (جامه و ملافه و غیره) شستن، شستن و اتو کردن، اتوشویی کردن، تحمل شسته شدن را داشتن، (خوب) شسته شدن، (پولی که از راه نامشروع به دست آمده: از مجرای چند حساب بانکی و کاسبی گذراندن تا سرچشمه ی آن پنهان بماند) پول شویی کردن، پول رد گم کنی کردن، اتو کشیدن، شستشو
[زمین شناسی] شستن ،شستشو، جعبه چوبی برای حمل آب .
[نساجی] شستشو -شستن - شسته شدن - اتو زدن
دیکشنری
شستشو
فعل
wash, launder, leach, scour, deterge, eluteشستن
launderگازری کردن
launder, tubشسته شدن
ترجمه آنلاین
شستن