معنی

تیر کشنده، سوراخ کننده

دیکشنری

تکان دهنده
فعل
lancinateبا نیزه سوراخ کردن
rip, tear up, tear, shred, rend, mangleپاره کردن
cut, slice, sliver, carve, cut off, chopبریدن

ترجمه آنلاین

لانسینینگ

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.