معنی

خانم، بانو، مادام، زوجه، رئیسه خانه
سایر معانی: (در مخاطب قرار دادن و ادای احترام) بانو، خاتون، زن بلندجاه، خانم اشرافی، علیامخدره، (انگلیس) عنوان بارونس و کنتس و غیره (پیش از نام اول می آید)، لیدی، زنانه، ویژه ی خانم ها، کدبانو، خانه دار (بیشتر به این صورت: خانم خانه the lady of the house)، (انگلیس) همسر لرد، (عامیانه) معشوقه، دوست دختر، (l بزرگ - معمولا با our) حضرت مریم

دیکشنری

خانم
اسم
lady, wife, madam, mistress, dame, missyخانم
lady, woman, mistress, ladyship, dame, donnaبانو
madame, dame, ladyمادام
wife, spouse, lady, wedlockزوجه
ladyرئیسه خانه

ترجمه آنلاین

خانم

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.