kowtow
معنی
سجده کردن، کرنش کردن، پیشانی بر زمین نهادن، (مجازی) زیاده خود را کوچک کردن، (سابقا در چین) زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن (به نشان احترام به سلاطین و بزرگان)، سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی برروی زمین، پیشانی برخاک نهادن
دیکشنری
کوتوله
ترجمه آنلاین
کتک زدن
مترادف
bow ، brownnose ، cave in ، court ، cower ، cringe ، fawn ، flatter ، fold ، genuflect ، give in ، go along with ، kneel ، knuckle under ، lie down and roll over ، pander ، prostrate ، say uncle ، stoop ، toe the mark