kisser
معنی
چهره، بوسنده، ماچ کننده
سایر معانی: بوس کننده، (خودمانی) دهان، لب و لوچه
سایر معانی: بوس کننده، (خودمانی) دهان، لب و لوچه
دیکشنری
کیسر
اسم
face, visage, puss, feature, kisser, physiognomyچهره
kisserبوسنده
kisserماچ کننده
ترجمه آنلاین
بوسنده