kiosk
معنی
دکه، مشتق از کوشک فارسی کلاه فرنگی
سایر معانی: (از ریشه ی فارسی)، (در ایران و ترکیه) کوشک، مشتق از gt; کوشک فارسی lt; کلاه فرنگی، خانه تابستانی
[کامپیوتر] کیوسک ؛ دکه - دکه ی کوچکی با یک کامپیوتر که کاربران می توانند وارد آن شده و اطلاعات را بازیابی کنند. این دکه ها، اطلاعات روزمره درباره ی رویدادهای محلی را نشان می دهند، آنها در مورد موزه ها، فرودگاه ها و دیگر مکانهای همگانی به کار می روند.
سایر معانی: (از ریشه ی فارسی)، (در ایران و ترکیه) کوشک، مشتق از gt; کوشک فارسی lt; کلاه فرنگی، خانه تابستانی
[کامپیوتر] کیوسک ؛ دکه - دکه ی کوچکی با یک کامپیوتر که کاربران می توانند وارد آن شده و اطلاعات را بازیابی کنند. این دکه ها، اطلاعات روزمره درباره ی رویدادهای محلی را نشان می دهند، آنها در مورد موزه ها، فرودگاه ها و دیگر مکانهای همگانی به کار می روند.
دیکشنری
کیوسک
اسم
stand, kiosk, shopدکه
kioskمشتق از کوشک فارسی کلاه فرنگی
ترجمه آنلاین
کیوسک