journeyman
معنی
شاگرد، کارگر ماهر، کارگر مزدور
سایر معانی: (بازیگر یا هنرمند یا پیشه ور و غیره) باتجربه ولی متوسط، پرکار و معمولی، (در اصل) کارگر روزمزد، کارگری که دوران کارآموزی یا شاگردی را گذرانده است، اوستا، کارگر مزدور، شاگرد وزدور، شاگرد کارگر
[فوتبال] کارگرماهر
سایر معانی: (بازیگر یا هنرمند یا پیشه ور و غیره) باتجربه ولی متوسط، پرکار و معمولی، (در اصل) کارگر روزمزد، کارگری که دوران کارآموزی یا شاگردی را گذرانده است، اوستا، کارگر مزدور، شاگرد وزدور، شاگرد کارگر
[فوتبال] کارگرماهر
دیکشنری
سفرنامهنویس
اسم
student, disciple, pupil, apprentice, prentice, journeymanشاگرد
journeymanکارگر ماهر
journeymanکارگر مزدور
ترجمه آنلاین
کارآموز