معنی
ذره، نقطه
سایر معانی: سر سوزن، خرده، (معمولا با: down) یادداشت کردن، (به طور تند و خلاصه) نوشتن، با شتاب نوشتن معمولا با down
سایر معانی: سر سوزن، خرده، (معمولا با: down) یادداشت کردن، (به طور تند و خلاصه) نوشتن، با شتاب نوشتن معمولا با down
دیکشنری
جت
اسم
point, spot, dot, part, jot, periodنقطه
particle, bit, whit, speck, grain, jotذره
ترجمه آنلاین
نقطه