معنی

[ریاضیات] بالا بردن و رها کردن

دیکشنری

تحریک کننده
فعل
shake, jolt, jounce, hotch, quake, scudتکان خوردن
shake, flick, wiggle, budge, hitch, wagتکان دادن
jounce, joltدست انداز داشتن

ترجمه آنلاین

تکان دادن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.