معنی

مخاطره، خطر، مسئله بغرنج، گرفتاری حقوقی
سایر معانی: سیج، ورطه

دیکشنری

خطر
اسم
risk, danger, hazard, peril, jeopardy, dignityخطر
risk, hazard, venture, jeopardy, peril, adventureمخاطره
toughie, toughy, jeopardyمسئله بغرنج
jeopardyگرفتاری حقوقی

ترجمه آنلاین

خطر

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.