معنی
نشاط، جاز، موسیقی جاز، جاز نواختن
سایر معانی: جاز مانند، جازی، تسریع کردن، تند کردن، (معمولا با: up) جاز مانند کردن، (مثل جاز) تند و شادی انگیز کردن، سرزنده کردن، آذین کردن، شور و نشاط بخشیدن، با نشاط و حرارت حرکت کردن، (موسیقی) جاز، (جاز مانند) تند و شاد، پر جنب و جوش، سرزندگی، تندی و شادی (موسیقی)، سبک روحی، (خودمانی: حرف یا عمل) متظاهرانه، خودنمایانه، عوام فریبانه، جماع، جماع کردن، سر و صدا، فریب
[کامپیوتر] سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریز کامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است .
سایر معانی: جاز مانند، جازی، تسریع کردن، تند کردن، (معمولا با: up) جاز مانند کردن، (مثل جاز) تند و شادی انگیز کردن، سرزنده کردن، آذین کردن، شور و نشاط بخشیدن، با نشاط و حرارت حرکت کردن، (موسیقی) جاز، (جاز مانند) تند و شاد، پر جنب و جوش، سرزندگی، تندی و شادی (موسیقی)، سبک روحی، (خودمانی: حرف یا عمل) متظاهرانه، خودنمایانه، عوام فریبانه، جماع، جماع کردن، سر و صدا، فریب
[کامپیوتر] سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریز کامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است .
دیکشنری
جاز
اسم
jazzجاز
jazzموسیقی جاز
exhilaration, mirth, merriment, alacrity, vivacity, jazzنشاط
فعل
jazzجاز نواختن
ترجمه آنلاین
جاز
مترادف
Dixieland ، bebop ، blues ، boogie ، boogie woogie ، bop ، fusion jazz ، hot jazz ، improvisational music ، jive ، ragtime ، swing