japanese
/ˌdʒæpəˈniːz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

ژاپنی، زبان ژاپنی، زبان ژاپونی، ژاپنی
سایر معانی: وابسته به کشور ژاپن و زبان و فرهنگ و مردم آن، اهل ژاپن، ژاپونی

دیکشنری

ژاپنی
اسم
Japanese, Nipponeseژاپنی
Japanese, Nipponeseزبان ژاپنی
Japanese, Nipponeseزبان ژاپونی
صفت
Japanese, Nipponeseژاپنی

ترجمه آنلاین

ژاپنی

واژه‌های مشابه

japanese andromeda

(گیاه شناسی) اکلیل ژاپنی (جنس pieris japonica از خانواده ی heath)، بوته همیشه سبز اسیایی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

japanese bobtail

گربه ی ژاپنی (که دم کوتاه و پر پشم و موی نرم و ابریشم سان دارد)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

japanese chin

(سگ) چین ژاپنی (سگ کوچک که موی بلند و ابریشم سان دارد و دم آن حلقه است)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

japanese iris

(گیاه شناسی) زنبق ژاپنی (iris kaempferi)، زنبق ژاپونی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

japanese lantern

رجوع شود به: chinese lantern

دیکشنری انگلیسی به فارسی

japanese persimmon

(گیاه شناسی) خرمالو (diospyros kaki)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

japanese plum

(گیاه شناسی) آلوی ژاپنی (prunus salicina که میوه ی زرد یا سرخ می دهد)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sino japanese

چین و ژاپن، واژه ی ژاپنی از ریشه ی چینی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sino japanese war

جنگ چین وژاپن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش