itinerary
معنی
مسیر، خط سیر، برنامه سفر، سفرنامه
سایر معانی: مسیر مسافرت، مسیر راهسپاری، شرح سفر، برنامه ی سفر، کتاب راهنمای مسافران
سایر معانی: مسیر مسافرت، مسیر راهسپاری، شرح سفر، برنامه ی سفر، کتاب راهنمای مسافران
دیکشنری
برنامه سفر
اسم
itineraryبرنامه سفر
logbook, itineraryسفرنامه
path, route, way, direction, track, itineraryمسیر
trajectory, pathway, route, itinerary, course, directionخط سیر
ترجمه آنلاین
برنامه سفر