itinerancy
معنی
گردش، در بدری، سیاری
سایر معانی: (به ویژه وعاظ و قضات) گروه سیار، عیاری، دوره گردی، سیر
سایر معانی: (به ویژه وعاظ و قضات) گروه سیار، عیاری، دوره گردی، سیر
دیکشنری
مسافرت
اسم
itinerancy, itineracyسیاری
errantry, itineracy, itinerancy, vagabondage, vagabondism, vagrancyدر بدری
circulation, flow, turn, excursion, twirl, itinerancyگردش
ترجمه آنلاین
سفر