معنی

اهن، اطو، فلز، اتو، اتو کردن، اتو زدن، اهن پوش کردن، اتو کشیدن
سایر معانی: آهن (نشان آن: fe، وزن اتمی: 55/847، شماره ی اتمی: 26، چگالی: 7/86، نقطه ی گداز: 1535c، نقطه ی جوش: 3000c)، اتو کردن یا شدن، نیرو، نیرومندی، آهنین، استوار، قوی، آهن موجود در خون و خوراک و غیره، آهن پوش کردن، آهن زدن به، آهن دار کردن، ابزار آهنی، چیلان، شمشیر، (آلت داغ زدن و نشانه گذاری کردن دام ها) داغ (branding iron هم می گویند)، (جمع) غل و زنجیر، قید و بند، پابند و دست بند، غل و زنجیر کردن، (خودمانی) هفت تیر، (بازی گلف) چوگان آهنی، (داروسازی) شربت آهن(دار)، سنگدل، بی رحم
[شیمی] آهن
[عمران و معماری] آهن
[برق و الکترونیک] آهن ( FE ) عنصر فلزی با عدد اتمی 26 و وزن اتمی 55/85 . - آهن

دیکشنری

اهن
اسم
iron, goose, flatironاتو
ironاهن
ironاطو
metal, ironفلز
فعل
iron, gooseاتو کردن
iron, pressاتو زدن
ironاهن پوش کردن
ironاتو کشیدن

ترجمه آنلاین

آهن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.