introgression
معنی
ورود، دخو ل
سایر معانی: (ورود ژن های یک گونه به مجموعه ژن های گونه ی دیگر) تداخل ژن ها
سایر معانی: (ورود ژن های یک گونه به مجموعه ژن های گونه ی دیگر) تداخل ژن ها
دیکشنری
ابتکار عمل
اسم
entrance, entry, arrival, importation, influx, introgressionورود
introgression, introitدخو ل
ترجمه آنلاین
درونگرایی