internalize
/ˌɪnˈtɜːrnəˌlaɪz/

معنی

درونی کردن، داخلی کردن، باطنی ساختن
سایر معانی: (اندیشه یا رسم یا ارزش ها و غیره ی دیگران را) پذیرفتن و نهادی کردن، باطن گیر کردن، درونگیر کردن، ذاتی کردن، ملکه کردن

دیکشنری

درونی کردن
فعل
internalizeدرونی کردن
internalizeداخلی کردن
internalizeباطنی ساختن

ترجمه آنلاین

درونی کردن

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.