interment
/ɪnˈtɜːrmənt/

معنی

دفن، تدفین، بخاک سپاری، ایین تدفین
سایر معانی: به خاکسپاری، خاکسپاری

دیکشنری

تعطیلات
اسم
burial, interment, mortuary, sepulture, inhumation, sepulchreدفن
burial, intermentتدفین
intermentایین تدفین
burial, funeral, sepulture, inhumation, intermentبخاک سپاری

ترجمه آنلاین

دفن کردن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.