interlude
معنی
فاصله، بادخور، فاصله میان دو پرده، ایست میان دو پرده
سایر معانی: (هر چیزی که در فاصله ی زمانی میان دو رویداد و غیره اجرا شود یا اتفاق بیفتد) انتراکت، میان دوره، (در اصل) نمایش کوتاه و شوخ که میان دو بخش نمایش های مذهبی ارائه می دادند، (انگلیس - سده شانزدهم) نمایش کوتاه (معمولا اقتباس شده از فرانسه)، (هر برنامه کوتاه که میان دو بخش یا پرده ی نمایش ارائه شود) میان پرده، نمایش میان پرده، موسیقی که میان دو بخش آواز یا نمایش ارائه شود
[کامپیوتر] نگهداری مقدماتی .
سایر معانی: (هر چیزی که در فاصله ی زمانی میان دو رویداد و غیره اجرا شود یا اتفاق بیفتد) انتراکت، میان دوره، (در اصل) نمایش کوتاه و شوخ که میان دو بخش نمایش های مذهبی ارائه می دادند، (انگلیس - سده شانزدهم) نمایش کوتاه (معمولا اقتباس شده از فرانسه)، (هر برنامه کوتاه که میان دو بخش یا پرده ی نمایش ارائه شود) میان پرده، نمایش میان پرده، موسیقی که میان دو بخش آواز یا نمایش ارائه شود
[کامپیوتر] نگهداری مقدماتی .
دیکشنری
تعویض
اسم
distance, interval, spacing, space, timeout, interludeفاصله
interludeفاصله میان دو پرده
interludeایست میان دو پرده
windage, break, interludeبادخور
ترجمه آنلاین
میان گویی
مترادف
breathing space ، delay ، episode ، halt ، hiatus ، idyll ، interim ، intermission ، interregnum ، interruption ، interval ، lull ، meantime ، meanwhile ، parenthesis ، recess ، respite ، rest ، spell ، stop ، stoppage ، wait