insulation
معنی
عایق گذاری، روپوش کشی
سایر معانی: عایق بندی، عایق سازی، روکش گذاری، نارسانا سازی، ناگذرا سازی، عایق کردن
[عمران و معماری] عایقکاری - عایق - عایقبندی - عایقسازی
[برق و الکترونیک] عایق سازی - عایق ماده ای با مقاومت الکتریکی بالا و مناسب برای مجزا سازی رساناها در کی مدار الکتریکی یا جلو گیری از اتصال آنها به هم .
[مهندسی گاز] عایق کاری
[ریاضیات] جداسازی
[پلیمر] عایقکاری، عایق بندی، عایق سازی، عایق
سایر معانی: عایق بندی، عایق سازی، روکش گذاری، نارسانا سازی، ناگذرا سازی، عایق کردن
[عمران و معماری] عایقکاری - عایق - عایقبندی - عایقسازی
[برق و الکترونیک] عایق سازی - عایق ماده ای با مقاومت الکتریکی بالا و مناسب برای مجزا سازی رساناها در کی مدار الکتریکی یا جلو گیری از اتصال آنها به هم .
[مهندسی گاز] عایق کاری
[ریاضیات] جداسازی
[پلیمر] عایقکاری، عایق بندی، عایق سازی، عایق
دیکشنری
عایق
اسم
insulationعایق گذاری
insulationروپوش کشی
ترجمه آنلاین
عایق
مترادف
caulking ، cording ، covering ، cushioning ، defending ، furring ، isolating ، lining ، neutralizing ، packing ، padding ، protecting ، surrounding ، taping