institutionalize
/ˌɪnstəˈtuːʃənəlaɪz/

معنی

رسمی کردن، در بیمارستان بستری کردن، تبدیل به موسسه کردن، در موسسه یا بنگاه قرار دادن
سایر معانی: (به صورت رسم یا سنت درآوردن) مرسوم کردن، متداول کردن، تراداد کردن، برمانه کردن، به صورت عرف درآوردن، (برای تیمار یا نگهداری یا بازداشت به موسسه یا زندان و غیره سپردن) تیمارگاهی کردن، تیمارستانی کردن، زندانی کردن

دیکشنری

نهادینه کردن
فعل
formalize, institutionalizeرسمی کردن
institutionalizeدر بیمارستان بستری کردن
institutionalizeتبدیل به موسسه کردن
institutionalizeدر موسسه یا بنگاه قرار دادن

ترجمه آنلاین

نهادینه کردن

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.